ಌಌتنهاترین عشق یه عاشق دل شکستهಌ᠐
پنج شنبه 87 خرداد 16 :: 5:36 عصر :: نویسنده : افسانه
{من پذیرفتم که عشق افسانه است این دل دردآشنا دیوانه است من پذیرفتم شکست خویش را پندهای عقل دور اندیش را میروم شاید فراموشت کنم با فراموشی هم آغوشت کنم میروم از رفتن من شاد باش از عذاب دیدنم آزاد باش گرچه تو تنهاتر از من میشوی آرزو دارم بری عاشق شوی آرزو دارم بفهمی درد را تلخی این برخوردهای سرد را
موضوع مطلب : |
منوی اصلی آرشیو وبلاگ پیوندهای روزانه پیوندها آمار وبلاگ بازدید امروز: 35
بازدید دیروز: 3
کل بازدیدها: 203128
|
|